کتاب آه

 

درست وقتی که حبیب ابن مظاهر و عابس ابن ابی شبیب 

میگن حاضرن شمشیر بزنن و جون بدن حتا برا امامشون.

 

ـ

از وقتی این سه خطو خوندم یه چیزی تو وجودم پوزخند میزنه.

چقدر حاضری ابرو بدی؟

چقدر حاضری جون بدی؟

واقعا چقدر پای کاری؟تا کجا؟

ـ

برا ورودیای جدید از معلمی نوشته بودم

که سینه چاکی میخواد

که دغدغه مندی میخواد

که این مسیر عشق، عاشقی میخواد

 

برا بابا خوندم گف بنویس عاشقی جون و مال و ابرو حراج کردنه.

از وقتی این سه خطو خوندم 

میگم

چقدر عاشقی واقعا؟

ـ

 

صدبار اگر افتادم از پا ننشستم

بابی انتم و امی و اهلی و مالی

  ,چقدر ,برا ,ـ ,عاشقی ,میخواد ,وقتی این ,سه خطو ,چقدر حاضری ,میخواد که ,از وقتی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

در آرزوی پزشک شدن حمایت از کارگر ایرانی دلنوشته‌های دل ساده من❤ وبلاگ سون چت | وبلاگ پشتبانی سون چت | سون چت سامانه اطلاعات و اخبار مشاغل ایران آموزش فن بیان darogiahiB ***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.*** درمان بیماری مغز و اعصاب با کمک طب سنتی وبلاگ احمد خرازی منطقه 16 تهران